این کتاب حماسهٔ گیرای انتقال عرش مطهرحضرت اعلی را از طهران تا حیفا برای نخستین بار بطور کامل آشکار میکند و داستانهای تأثیرگذاری از جوامع بابی و بهائی را در هم میآمیزد که از طریق جزر و مدهای متلاطم بر ایمان خود استوار میمانند. این پرتره روشنی از انعطافپذیری، شجاعت و اعتقاد سرسختانه به پیام الهی را ترسیم میکند که در سفری که بازتاب جوهر جستجوی بشریت برای حقیقت معنوی است، به آنها اعطا شده است. این کتاب شرح وقایع امری و سرگذشت بسیاری از بابیان و بهائیان شیراز از هنگام اظهار امر حضرت اعلی تا زمان استقرار عرش مطهر آن حضرت در کوه کرمل است و از آن جا که حوادث امری این دورۀ شیراز، با وقایع امری شهرهای همجوار آن یعنی آباده، اصفهان، یزد و نیریز هم مرتبط است، لاجرم به رنج و محنت و بلایای بهائیان آن صفحات نیز تاحدامکان پرداخته شده است. افزون بر این، شاهدی بر روح تسلیمناپذیر جامعه بابی و بهائی است در برابر ناملایمات و آزار و اذیت است. تعهد تزلزلناپذیر بهائیان به اصول عشق، وحدت و عدالت که در هسته اصلی آیین بهائی نهادینه است، بهعنوان یک چراغ الهام در طول اعصار است. در این کتاب سعی شده اسامی همۀ نسوانی که در آن مقطع تاریخی امر مصدر خدماتی بوده و یا به بلایا و مصائبی مبتلا شدهاند ذکر شود که البته این اقدامی بسیار دشوار و گاه غیرممکن بود، زیرا نویسندگان بهائی آن دوران ایران هم به تبعیت از جامعۀ اسلامی پیرامون خود، معمولاً از ذکر اسامی اماءالرحمن احتراز مینمودهاند.