این کتاب شرح حالی از زندگانی طفلی به نام «روبین» است که در میان جامعه کلیمیان شهر کاشان درعصر ناصرالدین شاه قاجار دیده به جهان گشود و اولین آشنائیش با بهائیان دیدن جسد سربریده «شیخ مازگانی» در سن هفت سالگی در کوچه روبروی مکتب خانه اش بود و سپس در ایام جوانی ایمان او به دیانت بهائی و افتخار دریافت لقب «میرزا» از کلک مطهر حضرت بهاءاللّه و لقب «ریحان» از حضرت عبدالبهاء و خاطرات او از ظلم و جوری که از سوی قاطبه کلیمیان و مسلمانان در حق بابیان و بهائیان روا میگردید و همچنین خاطرات او از متقدمین دیانت بهائی درعصر خویش است. روبین یکی از اولین کلیمیان ایرانی بود که به دیانت بهائی مومن گردید.