این کتاب، به بررسی شهادت جانکاه خانم سیمین صابری، خواهر نویسنده، در کنار شش دختر و سه زن دیگر به دلیل خودداری آنان از انکار باور به آیین بهائی در شیراز در سال ۱۳۶۲ میپردازد. بخشی از کتاب به گرویدن والدین نویسنده به آیین بهائی و خاطرات شیرین از دوران کودکی مشترک آنها اختصاصیافته است. این روایت، خواننده را در زمانی پرتلاطم که با ظهور انقلاب اسلامی ایران آغاز شده است، به جلو میبرد. در این دوره، جامعه بهائی ایران با آزار و اذیت بیامان، مصیبتها و بلایای شدیدی مواجه شد. این کتاب التهاب و افسردگی پیرامون دستگیریها و شهادت ۲۲۶ بهائی را به یاد میآورد، حماسهای دلخراش که با ناآرامیهای سال ۱۳۵۷ آغاز شد و تا شهریور ۱۳۹۵ ادامه داشت. این کتاب بهدقت تلاشهای مرکز اسناد حقوق بشر ایران را بررسی میکند و انکار وحشتناک حقوق بشر برای بهائیان در ایران را روشن میکند. افزون بر این، به مکاتبات داخلی جمهوری اسلامی ایران میپردازد و بینشی از موضع آنها در زمینه رفتار با بهائیان را ارائه میدهد. این کتاب بهعنوان ادای احترام به روح پایدار و تابآوری جامعه بهائی ایران در مواجهه با ناملایمات و تأملی هشیارانه در مورد اهمیت حقوق بشر و آزادی مذهب ارائه میدهد.